مدیریت گروه ایران




   مدیریت گروه ایران


   
موضوعات مطالب
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها:

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 31
بازدید هفته : 120
بازدید ماه : 122
بازدید کل : 3294
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

طراح قالب

Template By: LoxBlog.Com

درباره وبلاگ

به سایت گروه ایران خوش آمدید
لينك دوستان
» قالب وبلاگ

» فال حافظ

» قالب های نازترین

» جوک و اس ام اس

» جدید ترین سایت عکس

» زیباترین سایت ایرانی

» نازترین عکسهای ایرانی

» بهترین سرویس وبلاگ دهی

سازمان اطلاعاتی گروه ایران
KABO
Apple
تبیان
رشد
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان gorohiran و آدرس gorohiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

مدریت گروه ایران





آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» مصاحبه(ربا در نظرخواهى از اساتيد حوزه

 

مصاحبه(ربا در نظرخواهى از اساتيد حوزه

 

 

 

نامه مفيد: فقها و صاحب نظران اهل سنت در حكم ربا اختلاف نظر دارند. بعضى رباى رايج در زمان جاهليت و صدر اسلام را ملاك دانسته و آيات ربا را از اين ديدگاه تفسير كرده و به تحريم رباى جاهلى و به تعبير قرآن (اضعافا مضاعفه) فتوى داده اند و برخى ديگر رباى رايج در صدر اسلام را رباى مصرفى دانسته و فقط آن را حرام شمرده اند. آيا واقعا ربا در صدر اسلام اينچنين بوده است؟

 

آيت اله گرامى: در اين مساله و مشابه آن بعد از مراجعه به تاريخ، دليل معتبر و روشن بر آن يافت نمى شود. مشابه اين مساله را بررسى كرده ام مرجع بسيارى از آنها تاريخ طبرى است كه سند معتبرى هم ندارد. مثلا پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » از ثروتمندان عرب بوده گله هاى شتر و طلاى فراوان داشته و يا قرآن بعد از پيامبر«صلى الله عليه وآله وسلم » به دست ابوبكر، عمر يا عثمان جمع آورى شده است در حالى كه روايات معتبر مى گويد: پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » هنگام رحلت چه مقدار ارث داشت و حضرت امير «عليه السلام » آنها را در مقابل بدهيها پرداخت نمود و يا قرآن مطمئنا به دست پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » جمع آورى شد. اما درباره ربا بهتر از همه چيز رجوع به قرآن است، اگر چه اضعافا مضاعفه در قرآن آمده اما دليل مطلق هم وجود دارد و منكران حرمت ربا نسبت به چند برابر نبودن ربا اشكال نداشتند، بلكه مى گفتند ربا با خريد و فروش و بيع فرقى ندارد (بانهم قالوا انما البيع مثل الربا)

 

اگر علت اين تفصيلها ملاك حكم ربا باشد مانند تجمع ثروت يا خنثى بودن پول بين رباى جاهلى و يا مصرفى با غير آن فرقى نيست و اينكه گفته مى شود رباى توليدى حرام نيست، اگر يعنى به شرطى وام ربوى جايز شود كه گيرنده ربا، بهره را در فعاليتهاى توليدى به كار گيرد. اين غير معقول است چون صحت كليه معاملات انجام شده يا وام، مشروط به آينده و به كار گرفته شدن بهره در فعاليتهاى توليدى است. همانند تعقب صحت به شرط متاخر و اين به معنى معطل ماندن بازار است و اگر شرط اين است كه گيرنده وام، وام را در فعاليتهاى توليدى به كار بندد در اينجا تحقق فعاليت توليدى شرط است يا قصد آن.

 

اما قصد به تنهايى كافى نيست و نمى تواند ملاك جواز ربا شود، چون ممكن است قصد كند و سپس عمل نكند، و اگر ملاك تحقق فعاليت اقتصادى است كه معامله معلق خواهد ماند و شرط متاخر هم در موارد محدودى در فقه آمده است مانند روزه براى زنهايى كه غسل در شب بر آنها واجب است، نه اينكه معاملات، مخصوصا وامهايى كه مؤسسات بزرگ و تعاونيها از يكديگر دريافت مى كنند و پرداختهاى مالى خود را انجام مى دهند.

 

آيت اله مددى: محور اصلى بحث، اگر چه مساله ربا از ديدگاه اقتصادى است، ولى ناگزيريم براى توضيح بيشتر، برخى جوانب ديگر مساله را بررسى كنيم.اين بحثهاى جنبى، به صورت فشرده و در عين حال در رابطه با محور اصلى مطرح مى شود.

 

 

1 - ربا در قرآن

 

در قرآن كريم، اين واژه، يك بار به صورت نكره: «ربا»، و هفت بار به صورت معرفه: «الربا» آمده است.

 

آيات ربا را در چهار مجموعه يا بخش مى توان جاى داد. عبارت «مجموعه » بيانگر تعدد آيات نيست، بلكه گاهى در يك مجموعه، فقط يك آيه قرار دارد. اين مجموعه به دو بخش: آيات مكى و آيات مدينى تقسيم مى شود.

 

 

الف: آيات مكى

 

تا آنجا كه بررسى شده، فقط يك آيه (آيه 29 سوره روم) در مكه مكرمه راجع به ربا نازل شده است. مضمون آيه مباركه اين است: ربا را كه به عنوان زيادى در اموال مردم انجام مى دهيد، در نزد خداوند، زيادى نمى آورد، اما زكاتى كه به قصد «وجه الله » مى پردازيد، چند برابر آن به شما باز پرداخت مى شود.

 

در اينكه سوره روم در مكه مكرمه نازل شده، جاى شك و ترديد نيست، و به اصطلاح جزء مرحله سوم از آيات مكى مى باشد. در اين مرحله چون آيات در اواخر ايام سكونت پيامبر در مكه، و قبل از هجرت به مدينه منوره، نازل شده است، از نظر تعبير و طول آيات، تا حدى به آيات مدنى شباهت دارد. همين آيه 39 نيز به راى عامه مفسرين، مكى است. (1) لفظ «زكات » در آيات مكى نيز وجود دارد.

 

با آنكه رباخوارى نزد مشركين بشدت رواج داشته، ايه از شدت چندان برخوردار نيست، حتى با تعبير قانونى - حرام بودن - همراه نيست. بيشتر بيانگر جنبه هاى باطنى و غيبى ربا مى باشد. آيه لطايف فراوانى دارد كه به اندكى از آنها اشاره مى شود. 1. ربا با آنكه گرفتن سود است، در واقع «فزونى » نيست. 2. زكات با آنكه پرداخت مال است، پرداخت كننده را به «فزونى فراوان » مى رساند. 3. آنچه به اموال رباخوار افزوده مى شود در حقيقت اموال مردم است. 4. معاملات ربوى در حقيقت سبب نقل و انتقال نيست، و افزون بر سرمايه، در ملك مالك اصلى آن باقى است. 5. در اين آيه، در ربا صحبت از فزونى مال است; ولى در زكات، سخن از فزونى فوق العاده پرداخت كننده ربا است.

 

 

ب : آيات مدينه

 

1 - آيه 130 سوره آل عمران، صراحتا در مورد ربا، و چند آيه بعد نيز در ارتباط با ربا هستند. مضمون آيه: اى مؤمنان، رباى چند برابر [ اضعاف مضاعفة] نخوريد، و پرهيزگار باشيد تا به سعادت برسيد.

 

شواهد مدنى بودن آيه فراوان است، ولى تاريخ نزول آن روشن نيست. چند آيه قبل از آن، مربوط به چنگ احد (نيمه شوال سال سوم) و چند آيه قبل از آنها، مربوط به جنگ بدر (نيمه دوم ماه رمضان سال دوم) مى باشد. مى توان حدس زد كه آيه نيز در حدود اواخر سال سوم نازل شده باشد. با اين حساب، تقريبا از همان اوايل هجرت ربا صريحا حرام اعلام شده است.

 

عبارت «اضعاف مضاعفة » به معناى دو قسم بودن ربا نيست. شايع ترين ربا، افزودن مبالغى بر اصل وام در صورت دير پرداخت بود. و لذا گاهى با گذشت چند سال، وام با سود آن به چند برابر اصل بالغ مى شد. توضيح بيشتر آن خواهد آمد.

 

2. آيه 160 سوره نساء، از رباخوارى «اهل كتاب » با آنكه بر آنها حرام بوده سخن مى گويد. اين آيه مباركه در ضمن آياتى است كه انحرافات عملى اهل كتاب را اعلام مى دارد. يهوديان مدينه و بلكه مسيحيان مناطق ديگر به رباخوارى شهرت داشتند، و يكى از راههاى عمده كسب در آمد آنان به شمار مى رفت. قرآن مجيد، با اين آيه، اضافه بر قبول حرمت ربا در اديان آسمانى پيشين، به نحو ضمنى به تحريف تورات فعلى اشاره مى نمايد. تاريخ نزول آيه واضح نيست، ولى بعيد يست سالهاى ميانى هجرت باشد.

 

3. آيات 275 تا 281 سوره بقره، عمده ترين و شديدترين آيات قرآن درباره ربا به شمار مى آيد.

 

مهمترين مطالب موجود در آيات مذكور:

1 - رباخواران همچون انسان «جن زده » رفتار متعادل ندارند.

2 - علت اين «كج رفتارى » انديشه اقتصادى آنان است كه معتقدند، ربا همچون ساير معاملات [ داد و ستدها] است.

3- صريحا ربا را حرام و سرانجام آن را جاودانگى در آتش خشم الهى اعلام مى دارد.

4 - خداى متعال، ربا را نكوهش، و صدقه دادن را تشويق مى كند.

5 - مؤمنان رباهاى باقيمانده را رها كنند، و در صورت ادامه آن در حقيقت با خدا و پيامبر«صلى الله عليه وآله وسلم » اعلان جنگ مى كنند.

 

توضيح: با مراجعه به شواهد تاريخى، اين آيات مربوط به رباهايى است كه عباس - عموى پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » - و خالد بن وليد قبل از اسلام آوردن، با قبيله ثقيف داشتند. در سال نهم هجرت كه اين قبيله مسلمان شدند، حكم الهى بر اين شد كه بهره وامهاى خود را نگيرند، و فقط اصل سرمايه را دريافت كنند، نه ظالم باشند و نه مظلوم.

 

با در نظر گرفتن اينكه اسلام آوردن خالد در سال هشتم، و قبيله ثقيف در سال نهم بود، اين آيات بايد بعد از اين تاريخ باشند. از طرف ديگر چون پيامبر گرامى «صلى الله عليه وآله وسلم » در روزهاى آخر سال دهم هجرت، در حجة الوداع، كليه رباهاى جاهلى را ابطال مى كند و اولين آنها را رباى عموى خود عباس اعلام مى دارد، بعيد نيست اين آيات در همان سال دهم باشد. از ابن عباس هم نقل شده كه آيات ربا آخرين آياتى بود كه بر پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » نازل گرديد. (2)

 

 

نتيجه كلى تامل در آيات

 

1 - در هيچ زمانى ربا در اسلام حلال نبوده است، يعنى اگر مثلا شراب را در طول ايام مكه و چندين سال بعد از هجرت، حلال مى دانسته اند - كه اين مطلب هم صحيح نيست - در مورد ربا اصلا چنين مطلبى گفته نشده است.

 

2 - به احتمال بسيار قوى تسلسل تاريخى آيات همان گونه باشد كه در اين چهار مجموعه آورديم، (3) يعنى الف - در سالهاى آخر وجود مبارك پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » در مكه، ب - در سال سوم هجرت ج - در سالهاى بعد سبت به اهل كتاب د - در سال دهم هجرت با شدت بسيار زياد.

 

3 - عبارت «اعلان جنگ با خدا و پيامبر«صلى الله عليه وآله وسلم »» در مورد هيچ حرامى در قرآن كريم نيامده است. در مورد تولى [قبول ولايت] دشمنان خدا، نيز تا حدى به اين عبارت نزديك است.

 

4 - رباى نسيئه [بهره وام] شايع ترين رباى صدر اسلام بود، ولى با تامل در آيات سوره بقره (مقابله ربا با خريد و فروش) رباى نقد هم مورد نظر است. اين بحث را مفصلا خواهيم آورد.

 

نامه مفيد: بعضى از مفسران اهل سنت به تفاوت بين رباى در قرآن و در سنت گرايش داشته و رباى در قرآن را بر اين مبنا تفسير كرده اند و رباى جلى يا فاحش را تحريم و رباى كم بهره را جايز دانسته اند. بنابراين آيا ياران و صحابه پيامبر رباى غير فاحش را جايز دانسته و انجام مى دادند؟

 

آيت اله حائرى: در قرآن كريم هر چند كه آيه مباركه «لا تاكلوا الربا اضعافا مضاعفه » (4) بحرمت غير از رباى فاحش و چند برابر دلالت نمى كند، ولى آيه مباركه «وان تبتم فلكم رؤوس اموالكم لا تطلمون و لا تظلمون » (5) صريح است در اينكه دائن از مديون فقط راس المال را مى تواند بگيرد - يعنى ربا هر چند هم كم باشد ظلم بشمار مى رود - و اين مطلب به اطلاق نيست تا قابل تقييد باشد بلكه بتصريح است و احتمالا فرق بين اين دو آيه ناشى از تدريجى بودن تحريم باشد كه اول رباى اضعاف مضاعفه حرام شده و بعدا ربا بطور كلى حرام شد و نظير اين مطلب در قرآن تحريم خمر است كه اول شرب خمر در وقت نماز تحريم شد و فرمود:

 

«لا تقربوا الصلاة و انتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون (6) و بعدا پليدى خمر بطور مطلق بالاتر از منفعت آن معرفى شد و فرمود: «يسالونك عن الخمر ئ الميسر قل فيهما اثم كبير و منافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما» (7) و در مرتبه سوم تحريم كامل خمر به صراحت نازل شد كه فرمود: «انماالخمر و الميسرء الانصاب و الازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون » (8) .

 

آيت اله گرامى: اگر در روايتهاى اهل سنت چنين چيزى وجود داشته باشد در سنن بيهقى هست چون او رواياتى را كه جنبه هاى نقلى و تاريخى دارد مطرح مى كند اما در سنن بيهقى چنين روايتى و نقل تاريخى ذكر نشده است.

 

آيت اله مددى:

 

 

2 - ربا در روايات

 

نظر ما در اينجا درباره روايات فراوان و شديد اللحن درباره ربا نيست، كه خود بحثى است جالب و توضيحات خاص خود را مى طلبد. محور اصلى بحث، جنبه هاى اقتصادى تاريخى است.

 

 

الف: دوران مكه

 

در اين موضوع فعلا حديثى نيافتم كه پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » گرامى در دوران سيزده ساله مكه، سخنى يا برخوردى با ربا داشته باشند. فقط در برخى رويات معراج (سال پنجم بعثت) حالات رباخواران به نحو تمثيل برزخى بيان شده است. در اين مورد يك روايت در مصادر شيعه و يك روايت در مصادر اهل سنت ديده شده است.

 

الف - از امام صادق عليه السلام: رسول خدا «صلى الله عليه وآله وسلم » فرموده: در شب معراج گروهى را ديدم، كه برخى از آنان مى خواستند بلند شوند، لكن از بزرگى شكم نمى توانستند. از جبرئيل پرسيدم: اينان كيستند؟ گفت: رباخواران... (9)

 

اين حديث لطايف فراوانى دارد، به پاره اى از آنها اشاره مى شود:

1 - ربا اگر چه در اصل به معنى «رشد» و «نمو» مى باشد، ولى در حقيقت «رشد» يك قسمت بدن (شكم) مى باشد.

2 - اين هم در حقيقت «رشد» بدن نيست، بلكه يك گونه بيمارى است.

3 - مواد سازنده اى كه وارد بدن مى شود، به جاى آنكه نيروى سوخت و ساز بدن را تامين نمايد، تبديل به زردابه و خونابه و تجمع آنها در يك قسمت بدن مى شود.

4 - اين «رشد» منفى گاهى آنچنان شكننده است كه حتى انسان را از حركت باز مى دارد و او را زمينگير مى سازد.

 

اين درست بيانگر وضعيت جامعه با اقتصاد ربوى است. يك نكته را هم در ختام اين سخن اضافه كنم، كه از ديدگاه اسلام براى رهايى جامعه از چنين بيمارى مرگزا، تاكيد بر عناوينى از قبيل: زكات، صدقات و خيرات [كمكهاى بدون عوض] قرض الحسنه [وام بدون بهره] تاكيد شده است.

 

ب: از ابوهريره: پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » فرمود: در شب معراج گروهى را ديدم كه شكمهاى آنان مثل خانه بود و در آنها مارهايى كه از خارج شكمشان ديده مى شد. پرسيدم: جبرئيل، اينان كيستند؟ گفت: رباخواران. (10) اين حديث هم لطايف دارد، ولى بنظر مى رسد حديث نخست لطيفتر است.

 

 

ب: دوران مدينه

 

بدون شك روايات فراوانى كه فعلا در مورد ربا داريم، مربوط به همين ايام است. بعيد نيست رباى شايع در مكه (توسط مشركان) و مدينه (يهوديان) به صورت بهره وام باشد، ولى در دوران مدينه پيامبر گرامى «صلى الله عليه وآله وسلم » خريد و فروش پاره اى اشياء (مكيل و موزون) را با تفاوت، نيز ربا دانسته و حرام نموده باشند. توضيح بيشتر خواهد آمد.

 

از نظر تاريخى، نمى توان به طور دقيق اين روايات را تبيين نمود ولى با در نظر گرفتن مجموعه آيات، از همان سالهاى نخست هجرت - بلكه طبق آيه سوره روم، چند سال قبل از آن - بر تحريم و اجمالا احكام ربا تاكيد شده است. در عين حال از عمر نقل شده است: از آخرين آيات، آيه ربا است، و پيامبر گرامى «صلى الله عليه وآله وسلم » پيش از آنكه آن را براى ما تبيين كند، به ملكوت پيوست، بنابر اين، ربا و موارد شبهه را ترك كنيد. (11) قبول اين مطلب، با توجه شواهد گذشته بسى مشكل است. با قطع نظر از دهها روايت در كتب اهل بيت «عليهم السلام » كه بر بيان كليه احكام توسط رسول اكرم «صلى الله عليه وآله وسلم » تاكيد فراوان دارد، خود آيه مباركه «اكمال دين، نيز به طور صريح اين مطلب را مى رساند. عده اى از مستشرقين هم بر اين باورند كه شكل گيرى اسلام به صورت يك دين جامع ابتدا توسط صحابه، و بعدها توسط علماء انجام گرفته است. ضعف اين شبهات، با در نظر گرفتن دو نكته فوق، نيار به تبيين ندارد. بجز روايات، مجوعه اى از نامه ها و نوشتارهاى پيامبرگرامى «صلى الله عليه وآله وسلم » در دست است كه مشتمل بر برخى از احكام شرعى است. در ميان اين نامه ها چيزى درباره ربا نديده ام جز دو عهدنامه حضرت به اهل طائف، و به مسيحيان لجزان.

 

اهل طائف در سال نهم اسلام آوردند. عده اى از سرمايه داران معروف مكه - معروفترين آنها عباس عموى پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم »، و وليدبن المغيرة - اموال فراوانى را به صورت وام به آنان داده بودند، اضافه بر سود، اگر موفق به پرداخت در سر موعد مقرر نمى شدند، به عنوان دير كرد مبلغى بر آن مى افزودند. غالبا پس از گذشت چند سال، به چند برابر وام اصلى [ اضعاف مضاعفه] بالغ مى شد. در زمان اسلام هنوز مبالغ كمر شكنى به عباس و خالد فرزند وليد بن المغيرة مديون بودند. وقتى گروه اعزامى آنان در سال نهم به مدينه آمد اسلام آوردند، پيامبر«صلى الله عليه وآله وسلم » عهد نامه اى با آنان نوشت، يكى از مواد آن ترك ربا خوارى بود. (12) بعدها كه ميان آنان و عباس عموى پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » و خالد بن وليد در پرداخت وامهاى ربوى اختلاف پيش آمد و به پيامبر گرامى «صلى الله عليه وآله وسلم » عرضه داشتند، آيات سوره بقره نازل شد: «شما فقط سرمايه هايتان را بگيريد ...»تا آخر آيات كه با شدتى كم نظير ربا را تحريم نمود. و در آخرين مرحله در حجة الوداع، در خطبه مشهور (13) رسما تمام رباهاى جاهلى را - و اولين ربا، رباى عموى خود عباس - الغاء نمودند.

 

نكته جالب توجه انتشار شديد ربا در ثقيف و ساير ساكنان طائف است. اين شهر به عنوان منطقه سرد و ييلاقى مكه به شمار مى رفته و مى رود و مهمترين منطقه باغدارى - خصوصا انگور - محسوب مى شده است. برخى نوشته اند: عبدالله پسر عمرو عاص در طائف، تاكستانى داشته كه در آن از يك ميليون تخته چوب براى خواباندن انگورها استفاده مى كرده (14) . در محدوده جغرافيايى «حجاز» تنهامنطقه اى كه آب در آن يخ مى زند، بعضى كوهاى اين منظقه است.

 

با در نظر گرفتن رواج شديد ربا، و مشخصه اصلى اقتصاد طائف (كشاورزى و باغدارى) بسيار بعيد به نظر مى رسد كه ربا جنبه مصرفى داشته باشد. اين احتمال كاملا قوى است كه سرمايه داران مكه براى بهره كشى از اموال خود در دو خط بازرگانى (مكه) و كشاورزى (بيشتر نقاط طائف)، به صورت وامهاى ربوى، در اختيار افراد قرار مى داده اند.

 

نجران، در حنوب حجاز، شهرى است پر آوازه و تاريخى كه در متون تاريخى قبل از ميلاد نيز آمده است، ماجراى اصحاب اخدود مربوط به همين شهر يا نزديكيهاى آن است. اين شهر يكى از پايگاههاى مهم مسيحيت در جهان عرب به شمار مى رفت. علاوه بر اينكه اسقف خاص اعزامى آنان، متشكل از اسقف و ساير مقامات دينى و سياسى وارد مدينه شدند. آنان چند روز با رسول مكرم «صلى الله عليه وآله وسلم » به گفتگو نشستند، و سر انجام حضرت آنان را به مباهله دعوت كرد كه باترس آنان از مباهله، منتهى به پيمان صلحى ميان آنان و رسول اكرم «صلى الله عليه وآله وسلم » گرديد. آيات اوايل سوره آل عمران (از آيه اول تا چهلم و به قولى تا هشتادم) مربوط به همين واقعه تاريخى است.

 

در معاهده حضرت با مسيحيان نجران، بشدت بر ترك ربا خوارى تاكيد است: «على ان لا ياكلوا الربا، فمن اكل الربا من ذى قبل فذمتى منه بريئة ». (15)

 

در اين قرار داد فقط در مورد ربا اين تعبير آمده است، كه با ربا خوارى از عهده حضرتش خارج مى شوند.

 

بعدا در زمان عمر (سال بيستم هجرت، يعنى ده سال بعد از قرار داد) به خاطر روى آوردن مجدد به ربا خوارى (16) ،عمر آنان را از نجران كوچاند، كه در اطراف كوفه براى خود شهركى (به نام نجرانيه) ساختند.

 

تاملى در اين ماجراى تاريخى، بيانگر اين است كه ربا خوارى به عنوان يك مشخصه اقتصادى ميان مسيحيان عرب، يعنى كسانى كه با پيامبر گرامى «صلى الله عليه وآله وسلم » ارتباط داشتند، همانند يهوديان، كاملا رايج و شايع بوده است.

 

از مجموعه آيات و روايات چنين بر مى آيد كه پيامبر «صلى الله عليه وآله وسلم » با چهار گروه در چهار شهر معروف آن محدوده جغرافيائى، با ربا برخورد شديدى داشته اند،

1 - مشركان، در مكه.

2 - يهوديان، در مدينه.

3 - قبيله ثقيف - بعد از اسلام آوردن - در طائف.

4 - مسيحيان، در نجران. سه مورد اول از آيات قرآن به ضميمه تفسير، و مورد چهارم از صلحنامه حضرت استفاده مى شود.

 

بدون شك، رباخوارى به عنوان يك پديده فردى منحصر به اين چهار شهر نبود، و در ساير عشاير و شهرها حتما به صورت فردى وجود داشته است، اما برخورد با اين پديده اقتصادى در اين چهار شهر حاكى از رواج و شيوع آن است، تا آنجا كه ركن اقتصاد آنان به حساب مى آمده. و خواهيم ديد كه رباى شايع، همان رباى نسيئه (بهره وام) بوده، بنابراين بسيار بعيد است كه ربا فقط به صورت مصرفى باشد.

 

 

3 - واژه شناسى

 

تحليل لغوى يك واژه، جهات تاريخى، اجتماعى، فكرى و ...را مشخص مى كند. بدين منظوربحث را در دو جهت پيگيرى مى كنيم.

 

 

الف: نگارش (- رسم الخط )

 

در تمام مواردى كه در قرآن اين لفظ به صورت معرفه بكار رفته، در رسم الخط قرآنى بدينصورت نوشته شده: «الربوا» و در يك مورد هم كه نكره است، به دو صورت: «ربا» و «ربوا» آمده است. از كوفيان نقل شده كه به اين صورت مى نوشتند: «الربى ». و در رسم الخط فعلى عربى باين صورت:«الربا»، يعنى آنگونه كه تلفظ مى شود اين رسم الخط حدود يازده قرن از عمر آن مى گذرد، يعنى در اوائل قرن چهارم، توسط وزير، نويسنده، و خطاط معروف ابن مقله (متوفى 328) ابداع و اختراع شد.

 

بحث درباره خط عربى، و خصوصا رسم الخط قرآنى، علاوه بر اينكه بحثى است تاريخى، بخشى از مباحث «علوم القرآن » را به خود اختصاص داده است.

 

مشكل فقط اين نبود كه مثلا «ربوا» بنويسند، ولى «ربا» بخوانند بلكه در مواردى غلط مى نوشتند، مثلا لفظ «شى ء» در سوره كهف: «شاى)، و عبارت:«لاعذبنه »، به صورت: «لا اعذبنه » و ...آمده است. و لذا معروف شد: خطان لايقاسان (17) خط العروض، و خط القرآن.

 

از همان اوايل، دو نظر افراطى در اين باره ابراز مى شده : 1 - اينها در حقيقت بخشى از زواياى غيبى قرآن، بلكه يكى از وجوه اعجاز آن، و داراى اسرارو لطايف پيچيده و مرموزى است. 2 - اينها از نارساييهاى خط كوفى كه قرآن را ابتدا با آن خط نوشتند و آشنا نبودن صحابه با رسم الخط صحيح، ناشى مى شود.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نويسنده : گروه ایران | تاريخ : سه شنبه 6 دی 1390برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» عناوين آخرين مطالب